تاريخ : | | نویسنده : حاج حمید ضیاءیزدی

تقدیم به روح ملکوتی حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها
نه تنها بهر بابا خیر هستی
برای اهل دنیا خیر هستی
نه تنها نام تو ، روحت ، وجودت
بدان اصلًا تو زهرا خیر هستی
تو خورشیدی که حول محور تو
تمام عرشیان دور سر تو
ستون عرش می لرزد برایت
به رسم عاشقی دور و بر تو
نگاهت تا که از هم باز گردد
زمان عاشقی آغاز گردد
ندارد تاب دوری تو بابا
که تا مسجد نرفته باز گردد
دوباره بلکه بیند بار دیگر
رخ زیبای ماهت را پیمبر
تعجب می کنم احمد چگونه
تحمل داشت که دادت به حیدر
مگر نا دیدنت را تاب دارد
مگر بی تو پس از این خواب دارد
مگر در ذهن می گنجد که خورشید
توان دوری مهتاب دارد
ولی هر کس به جز حیدر ندارد
لیاقت تا تو را بر او سپارد
اگر حیدر نبودی خواستگارت
محال اینکه تو را تنها گذارد
تو را در دست حیدر داد احمد
به حیدر نیز کوثر داد احمد
برای هردو بودی مثل مادر
نه همسر بلکه مادر داد احمد
چه شیرین بود کام هر دو تا تان
معلا شد مقام هر دو تا تان
زمین شش دانگه اش آن شب سند خورد
به اذن حق به نام هر دو تا تان
خدا می خواست آن شب نور باشد
زمین از غصه و غم دور باشد
بدینگونه خودش عقد تو را خواند
که عاقد با عروسش جور باشد
زمانی که بلی ات را شنیدند
تمام عرشیان کل می کشیدند
تویی تنها دلیل خلقت حق
که حیدر را برایت آفریدند
چه می گویم من نوکر برایت
زمانی که خود حیدر برایت
همیشه در نمازش بعد الحمد
تلاوت کرد از کوثر برایت
سروده حاج حمید ضیاءیزدی (مسافر )



ادامه مطلب
<
موضوع : | بازدید : 30
برچسب ها : حضرت,صدیقه,کبری,فاطمه,زهرا,سلام,الله,علیها,